آخرين دولت
 
جمعه 12 اسفند 1390برچسب:آخرين دولت,حکومت مهدوی,دولت صالحان, :: 10:49 ::  نويسنده : pourya

مقدّمه‌
در انديشة‌ مهدوي‌ مباحث‌ متعدّد و متفاوتي‌ مطرح‌ مي‌شود. يكي‌ از مهم‌ترين‌ آنها، مسئلة‌ دولت‌ مهدوي‌ است‌ كه‌ دامنة‌ گسترده‌اي‌ هم‌ دارد و به‌ همين‌ جهت‌ تعبيرهاي‌ مختلفي‌ از اين‌ دولت‌ در ادبيات‌ ديني‌ (به‌ خصوص‌ ادبيات‌ شيعي‌) شده‌ است.‌ ‌ هر كدام‌ از اين تعبيرها به‌ جنبه‌اي‌ از جنبه‌هاي‌ متعدّد حكومت‌ مهدوي اشاره‌ دارد.

برخي‌ از تعبيرهايي‌ كه‌ در روايات‌ در مورد دولت‌ و حكومت‌ امام‌ مهدي‌(ع‌) آمده،‌ به‌ شرح‌ زير است‌:
1. دولت‌ جهاني‌ كه‌ اشاره‌ به‌ قلمرو حكومت‌ دارد؛
2. دولت‌ عدالت‌ كه‌ اشاره‌ به‌ بسط‌ عدالت‌ در زمان‌ حاكميت‌ اين‌ دولت‌ دارد؛
3. دولت‌ كريمه‌ كه‌ اشاره‌ به‌ محوريّت‌ كرامت‌ انسان‌ در اين‌ دولت‌ دارد و به‌ طور مشخّص‌ بيان‌ شده‌ كه‌ كرامت‌ مداري،‌ يعني‌ عزّت‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ از يك‌ سو و ذلّت، نفاق‌ و منافقان‌ از سوي‌ ديگر؛
4. دولت‌ صالحان كه‌ اشاره‌ به‌ صالح‌ بودن‌ زمامداران‌ آن‌ است‌؛
5. دولت‌ حق‌ كه‌ اشاره‌ به‌ حق‌مداري‌ اين‌ دولت‌ و نتيجة‌ آن‌، يعني‌ بسط‌ حق‌ و رفع‌ باطل‌ است‌؛
6. دولت‌ مستضعفان كه‌ اشاره‌ به‌ حاكميت‌ يافتن‌ كساني‌ دارد كه‌ از سوي‌ صاحبان‌ زر و زور و تزوير به‌ استضعاف‌ كشيده‌ شده‌اند؛
7. دولت‌ امنّيت‌ كه‌ اشاره‌ به‌ امنّيت‌ فراگير در آن‌ دولت‌ است‌؛ امنّيتي‌ كه‌ هم‌ اجتماعي‌ است‌ و هم‌ ايماني‌؛
8. دولت‌ رفاه‌ كه‌ اشاره‌ به‌ فراگيري‌ رفاه‌ در پهنة‌ زمين‌ است‌ و ...

يكي‌ ديگر از تعبيرهايي‌ كه‌ از دولت‌ مهدوي‌ شده،‌ ولي‌ كمتر مورد توجّه‌ قرار گرفته‌، تعبير آخرين‌ دولت‌ است‌. در اين‌ نوشتار برآنيم‌ تا در اين‌ باره‌ سخن‌ بگوييم‌. در اين‌ بحث‌ سه‌ مسئله‌ مطرح‌ خواهد شد؛ يكي‌ اينكه‌ منشأ اين‌ تعبير چيست‌؟ ديگري‌ اينكه‌ معني‌ آخرين‌ دولت‌ چيست‌؟ و سوم‌ اينكه‌ علّت‌ آخر بودن‌ دولت‌ مهدوي‌ كدام‌ است‌؟

اين‌ تعبير در كلمات‌ نوراني‌ معصومان‌(ع‌) وجود دارد. امام‌ باقر(ع‌) مي‌فرمايند:
«دولت‌ ما آخرين‌ دولت‌ است‌.»
سپس‌ در پايان‌ كلام‌ خويش‌ مي‌فرمايند:
و هو قول‌الله عزّوجلّ‌: «والعاقبة‌ للمتقين‌» 1
و اين‌ همان‌ سخن‌ خداوند است‌ كه‌ مي‌فرمايد: «عاقبت‌ از آن‌ پرهيزكاران‌ است‌.»2

همچنين‌ روايت‌ شده‌ كه‌ امام‌ صادق‌(ع‌) در بسياري‌ از اوقات‌ اين‌ شعر را زمزمه‌ مي‌كردند كه‌:
لكلّ اناس دولةٌ يَرقبونها و دولتنا في‌ آخر الدّهر تظهر؛3
هر مردمي‌ را دولتي‌ است‌ كه‌ منتظر آن‌ هستند و دولت‌ ما در پايان‌ روزگار آشكار مي‌شود.»

در پاره‌اي‌ از روايات‌، اين‌ حقيقت‌ با عبارت‌ عاقبت‌ از آن‌ ما خواهد بود آمده‌ و آية‌ شريف ‌«والعاقبة‌ للمتّقين‌» به‌ همين‌ حقيقت‌ تفسير شده‌ است‌، اين‌ مسئله‌ را در كلام‌ امام‌ باقر(ع‌)كه‌ در آغاز سخن‌ نقل‌ كرديم، ‌به‌ وضوح‌ مي‌بينيم‌.
امام‌ حسن‌(ع‌) نيز اين‌ حقيقت‌ را ياد كرده‌اند و امام‌ علي‌(ع‌) آن‌ را تأييد نموده‌اند. ابن‌ سيرين‌ مي‌گويد:
از تني‌ چند از بزرگان‌ «بصره»‌ شنيدم‌ كه‌ گفتند: عليّ‌بن‌ابي‌طالب‌(ع‌) پس‌ از جنگ‌ جمل‌ ناخوش‌ گرديد و نتوانست‌ در نماز جمعه‌ شركت‌ كند.  بنابراين به‌ فرزندش‌ حسن‌(ع‌) فرمود: «تو برو و نمازجمعه‌ را با مردم‌ بخوان‌». حسن‌(ع‌) به‌ مسجد آمد و بر فراز منبر رفت‌. او ابتدا حمد و ثناي‌ الهي‌ را به‌ جاي‌ آورد، شهادتين‌ گفت‌، بر رسول‌ خدا درود و صلوات‌ فرستاد و فرمود:
«اي‌ مردم‌! خداوند، نبوّت‌ را در ميان‌ ما قرار داد و ما را بر خلق‌ خويش‌ برگزيد و مقدّم‌ داشت‌ و كتاب‌ و وحي‌ خود را بر ما فرو فرستاد. به‌ خدا قسم‌ كه‌ هر كس‌ چيزي‌ از حقّ‌ ما كم‌ گذارد، خداوند در دنيا و آخرت‌ از حقّ‌ او بكاهد و هيچ‌ دولتي‌ ضدّ ما نباشد؛ مگر اينكه‌ عاقبت‌ از آنِ ما باشد».
آنگاه‌ اين‌ آيه‌ را خواند كه‌:«و لتعلمنّ نبأه‌ بعد حين‌؛4 و قطعاً پس‌ از چندي‌ خبر آن‌ را خواهيد دانست‌.»

در اين‌ كلام‌، امام‌ حسن‌(ع‌) با بيان‌ اين‌ جمله‌ كه‌ عاقبت‌ از آن‌ ما است‌، به‌ اين‌ حقيقت‌ توجّه‌ مي‌دهند كه‌ دولت‌ اهل‌بيت(ع)‌، دولت‌ آينده‌ است‌. جالب‌ اينكه‌ امام‌ علي‌(ع‌) سخنان‌ فرزندشان‌ را مي‌شنيدند. پس‌ از اتمام‌ مراسم‌ نماز و بازگشت‌ امام‌ حسن‌(ع‌)، امام‌ علي‌(ع‌) به‌ او نگاهي‌ كرد و بي‌اختيار، اشك‌هايش‌ بر گونه‌هايش‌ جاري‌ شد و از فرزندش‌ خواست‌ كه‌ نزديك‌ آيد و ميان‌ چشمانش‌ را بوسيد و اين‌ آيه‌ را خواند كه‌:
«ذرية‌ بعضها من‌ بعض‌ والله سميع‌ عليم‌.» 5و6
فرزنداني‌ بودند، برخي‌ از نسل‌ برخي‌ ديگر پديد آمده‌ و خدا شنوا و داناست‌.»

اين‌ برخورد امام‌ علي‌(ع‌)، حكايت‌ از تأييد سخن‌ امام‌ حسن‌(ع‌) دارد. همچنين‌ نقل‌ شده‌ كه‌ در خطبة‌ ديگري‌ نيز امام‌ حسن‌(ع‌) همين‌ جملات‌ را دربارة‌ دولت‌ اهل‌ بيت‌(ع) بيان‌ كردند.7

از امام‌ باقر(ع‌) نيز نقل‌ شده‌ كه‌ ايشان‌ دولت‌هاي‌ ديگر را دولت‌ حال ناميده‌اند و دولت‌ اهل‌ بيت(ع)‌ را دولت‌ آينده‌. ابوبكر حضرمي‌ مي‌گويد: وقتي‌ امام‌ باقر(ع‌) را نزد هشام‌ در شام‌ بردند، هشام‌ اهل‌ بيت‌(ع‌) را به‌ تفرقه‌افكني‌ متهم‌ ساخت‌ و بدين‌ وسيله‌ امام‌ را بسيار توبيخ‌ كرد. به‌ دنبال‌ وي‌ حاضران‌ مجلس‌ نيز به‌ نكوهش‌ امام‌(ع‌) پرداختند. وقتي‌ آنان‌ خاموش‌ شدند، امام‌ باقر(ع‌) برخاست‌ و فرمود:
«أيّها الناس‌، أين‌ تذهبون‌؟! و أين‌ يراد بكم‌؟! بنا هدي‌ الله أوّلكم‌ و بنايختم‌ آخركم‌. فإن‌ يكن‌ لكم‌ ملك‌ معجّل‌ فإنّ لنا ملكاً مؤجّلاً .
اي‌ مردم‌ به‌ كجا مي‌رويد؟ و شما را به‌ كجا مي‌برند؟ به‌ وسيلة‌ ما بود كه‌ خداوند پيشينيان‌ شما را هدايت‌ كرد و هدايت‌ آيندگان‌ شما نيز به‌ وسيلة‌ ما انجام‌ مي‌شود. اگر شما سلطنت‌ اكنون‌ را داريد، حكومت‌ ما حكومت‌ آينده‌ است‌.»8

از آنچه‌ تا كنون‌ نقل‌ كرديم،‌ به‌ خوبي‌ روشن‌ مي‌شود كه‌ اهل‌بيت‌(ع‌) از دولت‌ حضرت‌ مهدي‌(ع‌) به‌ عنوان‌ آخرين‌ دولت» ياد كرده‌اند. اكنون‌ دو سؤال‌ مطرح‌ است‌: نخست‌، آخرين‌ دولت‌ بودن‌ به‌ چه‌ معنا است‌؟ و دوم‌، علّت‌ آخرين‌ دولت‌ بودن‌ دولت حضرت‌ مهدي‌(ع‌) چيست‌؟ پس‌ با دو پرسش‌ روبه‌رو هستيم‌؛ يكي‌ تفسير آخرين‌ دولت‌ و ديگري‌ تعليل‌ آخرين‌ بودن‌.

در پرسش‌ اوّل‌ مي‌خواهيم‌ بدانيم‌ منظور از صفت‌ آخرين‌ بيان‌ مفهوم‌ زماني‌ است‌ يا فكري‌ و انديشه‌اي‌؛ در برخي‌ روايات‌ آمده‌ است‌ كه‌ دولت‌ اهل‌بيت‌(ع‌) پس‌ از حاكميت‌ همة‌ انديشه‌هاي‌ بشري‌ تحقّق‌ مي‌يابد و  بنابراين اين‌ معنا به‌ ذهن‌ مي‌رسد كه‌ شايد صفت‌ آخرين‌ براي‌ بيان‌ اين‌ واقعيّت‌ است‌ كه‌ دولت‌ امام‌ مهدي‌(ع‌) يا به‌ تعبير ديگر نظرية‌ ولايت‌ و امامت،‌ آخرين‌ و مترّقي‌ترين‌ انديشه‌ در زمينة‌ حكومت‌ است‌. البتّه‌ امكان‌ دارد كه‌ پس‌ از ارائه‌ و اجراي‌ اين‌ نظريّه‌، بار ديگر حكومت‌ به‌ دست‌ نااهلان‌ و نامحرمان‌ بيفتد.
در مراجعه‌ به‌ روايات‌ و با استفاده‌ از آيات‌ قرآن‌، مي‌توان‌ فهميد كه‌ هر دو مفهوم‌ آن‌ مراد است‌؛ يعني‌ وقتي‌ مي‌گوييم‌ حكومت‌ حضرت‌ مهدي‌(ع‌) آخرين‌ دولت‌ است‌، هم‌ به‌ اين‌ معني‌ است‌ كه‌ آخرين‌ و مترّقي‌ترين‌ انديشه‌ دربارة‌ حكومت‌ و زمامداري‌ است‌ و هم‌ به‌ اين‌ معني‌ است‌ كه‌ پس‌ از آن،‌ دولت‌ ديگري‌ حاكميت‌ نمي‌يابد و تا پايان‌ تاريخ‌ ادامه‌ مي‌يابد. امام‌ باقر(ع‌) به‌ دنبال‌ اينكه‌ مي‌فرمايند: «دولت‌ ما آخرين‌ دولت‌ است‌»، چنين‌ ادامه‌ مي‌دهند:
«ولم‌ يبق‌ أهل‌ بيت‌ لهم‌ دول‌ إلاّ ملكوا قبلنا؛9
هيچ‌ خاندان‌ داراي‌ حكومتي‌ باقي‌ نمي‌ماند، مگر اينكه‌ قبل‌ از ما به‌ حكومت‌ مي‌رسند.»

امام‌ صادق‌(ع‌) نيز در اين‌ باره‌ مي‌فرمايند:
«ما يكون‌ هذا الامر حتّي‌ لايبقي‌ صنف‌ من‌النّاس‌ إلاّ و قد ولّوا علي‌الناس‌... ثم‌ يقوم‌ القائم‌ بالحقّ والعدل؛10 اين‌ امر (حكومت‌ ما اهل‌ بيت(ع)‌) فرا نرسد تا اينكه‌ همة‌ گروه‌ها بر مردم‌ حكومت‌ كرده‌ باشند... آنگاه‌ قائم‌(ع‌) قيام‌ مي‌كند و حق‌ و عدالت‌ را برپا مي‌دارد.»
كلام‌ امام‌ صادق‌(ع‌) وضوح‌ بيشتري‌ دارد. آنچه‌ از اين‌ دو حديث‌ برمي‌آيد اين‌ است‌ كه‌ همة‌ گروه‌ها و صاحب‌نظراني‌ كه‌ دربارة‌ حكومت‌، ايده‌ و نظريّه‌اي‌ دارند، به‌ حكومت‌ مي‌رسند و پس‌ از همة‌ آنها نظريّة‌ امامت‌، حاكميت‌ مي‌يابد. اين‌ بدين‌ معني‌ است‌ كه‌ اولاً هر نظريّه‌اي‌ كه‌ به‌ انديشة‌ بشر برسد، حاكميت‌ مي‌يابد و ثانياً روزگاري‌ فرا مي‌رسد كه‌ فكر بشر، سخني‌ براي‌ گفتن‌ ندارد؛ آنگاه‌ نظريّة‌ امامت،‌ حاكميت‌ مي‌يابد. بنابراين‌، آخرين‌ دولت،‌ يعني‌ آخرين‌ نظريّه‌اي‌ كه‌ حكومتي‌ بر مبناي‌ آن‌ تشكيل‌ مي‌شود و پس‌ از آن‌ نظريّة‌ ديگري‌ وجود نخواهد داشت‌. اين‌ سخن‌، صفت‌ آخرين را تفسير مي‌كند؛ امّا اين‌ امكان‌ را نيز نفي‌ نمي‌كند كه‌ شايد پس‌ از اين‌ دولت‌، حكومت‌ ديگري‌ بر مبناي‌ نظريّه‌هاي‌ قبلي‌ شكل‌ بگيرد.
از برخي‌ روايات ديگر‌، مفهوم‌ زماني‌ را نيز مي‌توان‌ فهميد و بر اين‌ اساس‌ دولت‌ اهل‌ بيت(ع)‌، هم‌ از نظر انديشه‌ آخرين‌ است‌ و هم‌ از نظر زماني، يعني‌ نه‌ پس‌ از آن‌ انديشة‌ جديدتر و مترقّي‌تري‌ وجود خواهد داشت‌ و نه‌ پس‌ از آن‌ حكومت‌ ديگري‌ شكل‌ خواهد گرفت‌. امام‌ باقر(ع‌) پس‌ از آنكه‌ در دربار هشام‌ فرمودند: «دولت‌ شما دولت‌ حال‌ است‌ و دولت‌ ما دولت‌ آينده‌»، تصريح‌ مي‌كنند كه‌:
«وليس‌ بعد ملكنا ملك‌؛ لانّا أهل‌ العاقبة‌، يقول‌الله عزّوجلّ: «والعاقبة‌ للمتقين‌»11

و بعد از حكومت‌ ما حكومتي‌ نباشد؛ زيرا ما همان‌ كساني‌ هستيم‌ كه‌ عاقبت‌ از آنان‌ است‌، خداوند مي‌فرمايد: «سرانجام‌ نيك‌ از آن‌ پرهيزكاران‌ است‌».
در اين‌ حديث‌، دو نكتة‌ قابل‌ توجّه‌ وجود دارد؛ اوّل:‌ تصريح‌ به‌ اينكه‌ پس‌ از حكومت‌ اهل‌ بيت(ع)‌، حكومت‌ ديگري‌ وجود نخواهد داشت‌ و دوم:‌ مستند نمودن‌ اين‌ ادّعا به‌ آية‌ شريفة ‌«والعاقبة‌ للمتقين‌». از اين‌ استناد، تفسير آية‌ شريف‌ نيز به‌ دست‌ مي‌آيد و با تكيه‌ بر آن‌، گذشته‌ از حديث‌، آيه‌ نيز مي‌تواند آخر بودنِ‌ زماني‌ را گواهي‌ دهد.

جالب‌ اينكه‌ اين‌ جمله‌ از قرآن‌ كريم‌، فراز پاياني‌ آيه‌اي‌ است‌ كه‌ در آغاز آن‌ چنين‌ آمده‌ است‌:
«أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ‌؛ زمين‌ از آن خداست‌ و به‌ هر كس‌ از بندگانش‌ كه‌ بخواهد آن‌ را به‌ ميراث‌ مي‌دهد.»
همان‌گونه‌ كه‌ مي‌دانيد اين‌ فراز از آيه نيز مربوط‌ به‌ حكومت‌ حضرت‌ مهدي‌(ع‌) است‌ و  بنابراين تأييدي‌ است‌ بر اينكه‌ فراز «والعاقبة‌ للمتّقين‌» هم‌ مربوط‌ به‌ حكومت‌ حضرت‌ مهدي‌(ع‌) است‌ و با تفسير معصوم‌(ع‌)، مفهوم‌ آن‌ اين‌ است‌ كه‌ پس‌ از دولت‌ مهدوي‌، دولت‌ ديگري‌ وجود ندارد.
امام‌ باقر(ع‌) مي‌فرمايند:
«وجدنا في‌ كتاب‌ عليّ عليه‌السلام‌ «إنّ‌ الارض‌ لله يورثها من‌ يشاء من‌ عباده‌ والعاقبة‌ للمتّقين‌» أنا و أهل‌ بيتي‌ الذين‌ أورثنا الله الارض‌ و نحن‌ المتّقون‌ والارض‌ كلّها لنا.
در كتاب‌ علي‌، كه‌ بر او درود باد، (در زير‌ آية‌ )«زمين‌ از آنِ خداست‌ و به‌ هركس‌ از بندگانش‌ كه‌ بخواهد آن‌ را به‌ ميراث‌ مي‌دهد و سرانجام‌ نيك‌ از آن‌ پرهيزگاران‌ است‌» چنين‌ يافتيم‌ كه‌:
«من‌ و اهل‌ بيتم‌ همان‌ كساني‌ هستيم‌ كه‌ خداوند زمين‌ را به‌ ما ارث‌ مي‌دهد و مائيم‌ پرهيزكاران‌ و زمين‌ تماماً از آن‌ ما است‌».12

در حديث‌ ديگري‌ از امام‌ باقر(ع‌) كه‌ پيش‌ از اين‌ فرازي‌ از آن‌ را نقل‌ كرديم‌، باز استشهاد به‌ آية‌ شريفه ‌«والعاقبة‌ للمتّقين‌» وجود دارد:
«دولتنا آخرالدّول‌، ولم‌ يبق‌ أهل‌ بيت‌ لهم‌ دولة‌ إلاّ ملكوا قبلنا... وهو قول‌ الله عزوجل‌: والعاقبة‌ للمتّقين‌؛
دولت‌ ما آخرين‌ دولت‌ است‌ و هيچ‌ خاندان‌ صاحب‌ دولتي‌ نيست‌؛ مگر اينكه‌ پيش‌ از ما به‌ حكومت‌ مي‌رسد ] و پس‌ از آن‌ ما به‌ حكومت‌ مي‌رسيم‌ [ ... و اين‌ همان‌ سخن‌ خداوند است‌ كه‌ مي‌فرمايد: «سرانجام‌ نيك‌ از آن‌ پرهيزكاران‌ است‌».
پيش‌ از اين‌ گفتيم‌ كه‌ فراز نخست‌ حديث‌ اشاره‌ دارد كه‌ هر صاحب‌ ايده‌ و نظريّه‌اي‌، قبل‌ از دولت‌ اهل‌بيت‌(ع‌) به‌ حكومت‌ مي‌رسد و سپس‌ ايدة‌ امامت‌ به‌ حكومت‌ مي‌رسد. حال‌ اگر اين‌ را اضافه‌ كنيم‌ كه‌ مراد از عاقبت‌، مفهوم‌ زماني‌ است‌، نتيجه‌ مي‌گيريم‌ كه‌ دولت‌ اهل‌بيت‌(ع‌) يا به‌ بيان‌ ديگر دولت‌ امام‌ مهدي‌(ع‌) هم‌ از نظر انديشه‌اي‌ و هم‌ از نظر زماني‌ آخرين‌ دولت‌ است‌.
حال‌ بايد به‌ اين‌ پرسش‌ پرداخت‌ كه‌ چرا اين‌ دولت‌، آخرين‌ دولت‌ است‌؟

در برخي‌ از رواياتي‌ كه‌ در آنها مسئلة‌ آخرين‌ دولت‌ بودن‌ حكومت‌ امام‌ مهدي‌(ع‌) مطرح‌ شده‌، علّت‌ آن‌ نيز تبيين‌ شده‌ است‌. مثلاً امام‌ باقر(ع‌) پس‌ از آنكه‌ مي‌فرمايند: دولت‌ ما آخرين‌ دولت‌ است‌ و پيش‌ از آن‌، همة‌ صاحبان‌ قدرت‌ و انديشه‌ به‌ حكومت‌ مي‌رسند، در بيان‌ علّت‌ آن‌ مي‌فرمايند:
«...لئلّا يقولوا إذا رأوا سيرتنا: إذا ملكنا سرنا مثل‌ سيرة‌ هؤلاء!؛ ...تا وقتي‌ شيوة‌ حكومت‌ ما را ديدند، نگويند: اگر ما هم‌ به‌ حكومت‌ مي‌رسيديم‌، به‌ شيوة‌ اينان‌ رفتار مي‌كرديم‌.13

همچنين‌ امام‌ صادق‌(ع‌) پس‌ از آنكه‌ مي‌فرمايند: «پيش‌ از برقراري‌ دولت‌ ما همة‌ گروه‌ها به‌ حكومت‌ مي‌رسند»، علّت‌ اين‌ تقدّم‌ و تأخّر را چنين‌ بيان‌ مي‌دارند:
«حتّي‌ لايقول‌ قائل‌: «إنّا لو ولّينا لعدلنا» ثمّ يقوم‌ القائم‌ بالحقّ و العدل‌؛
تا كسي‌ نگويد: اگر ما هم‌ به‌ حكومت‌ مي‌رسيديم‌ به‌ عدالت‌ رفتار مي‌كرديم‌. پس‌ از آن‌ برپا كنندة‌ حق‌ و عدل‌ قيام‌ مي‌كند.»14

از مجموع‌ اين‌ دو حديث‌ چنين‌ برمي‌آيد كه‌ علّت‌ تأخّر دولت‌ امامت‌، اتمام‌ حجّت‌ تاريخي‌ و عملي‌ است‌. بايد بشر به‌ تجربه‌ دريابد كه‌ راه‌ عدالت‌ جز از طريق‌ اهل‌بيت(ع)‌ نمي‌گذرد و برقراري‌ عدالت‌ جز به‌ دست‌ مردان‌ عدالت‌پيشه‌ و امامان‌ معصوم‌(ع) ممكن‌ نيست‌. تبيين‌ اين‌ حقيقت‌ در گرو توجّه‌ به‌ اين‌ سه‌ امر است‌:
نخست‌، عدالت‌ مهم‌ترين‌ نياز بشريت‌ است‌ و امور ديگر فرعي‌ و غير اصولي‌ است‌. سامان‌ جامعة بشري‌ به‌ برقراري‌ عدل‌ و داد است‌ و بدون‌ آن‌ نظام‌ زندگي‌ اجتماعي‌ از هم‌ مي‌پاشد.

دوم‌، اجراي‌ عدالت‌ نياز به‌ مردان‌ عادل‌ دارد. هر دستي‌ توان‌ عدالت‌گستري‌ ندارد. عدالت‌گستري‌ نياز به‌ مرداني‌ دارد كه‌ معصوم‌ و از هرگونه‌ هوس‌ به‌ دور باشند. مردان‌ آلودة‌ هوس‌، به‌ هوس‌ رفتار مي‌كنند نه‌ به‌ عدالت‌. آنكه‌ به‌ هوس‌ رفتار مي‌كند و پيرو هواي‌ نفس‌ خويش‌ است‌، توان‌ اجراي‌ عدالت‌ را ندارد. به‌ همين‌ جهت‌ در انديشة‌ شيعي‌، يكي‌ از شرايط‌ امامت‌، عصمت‌ است‌.
سوم‌، عدالت‌ گستري‌ نياز به‌ عدالت‌پذيري‌ دارد. بدون‌ عدالت‌پذيري‌، اجراي‌ عدالت‌ ممكن‌ نيست‌. اگر امام‌ عدالت‌گستر وجود داشته‌ باشد، ولي‌ امّت‌ عدالت‌پذير وجود نداشته‌ باشد، عمليات‌ عدالت‌گستري‌ با شكست‌ مواجه‌ مي‌شود.15

با توجّه‌ به‌ اين‌ سه‌ امر، يك‌ بار مسئله‌ را مرور مي‌كنيم‌: چون‌ عدالت‌ مهم‌ترين‌ نياز بشريت‌ است‌، خداوند هيچگاه‌ زمين‌ را بدون‌ امام‌ عدالت‌گستر نگذاشته‌ است؛. ولي‌ از آنجا كه‌ حاكميت‌ عدالت‌، گذشته‌ از وجود امام‌ عدالت‌گستر، به‌ عدالت‌پذيري‌ ملّت‌ نيز نياز دارد، سؤال‌ اين‌ است‌ كه‌ اگر پذيرش‌ عدالت‌ و تحمّل‌ عدالت‌ وجود نداشته‌ باشد، چه‌ بايد كرد؟ اوّلين‌ اقدام،‌ احتجاج‌ قولي‌ است‌. در اين‌ مرحله‌ بايد به‌ روشنگري‌ پرداخت‌ و موقعيّت‌ پيش‌ آمده‌ را توضيح‌ داد و عاقبت‌ راهِ‌ برگزيده‌ شده‌ را روشن‌ ساخت‌ تا حجّت‌ وجود داشته‌ باشد.

اگر اين‌ اقدام‌ نتيجه‌اي‌ نبخشد و مردم‌ عدالت‌پذير نشوند، نوبت‌ به‌ گام‌ دوم‌ مي‌رسد كه‌ حجّت‌ عملي‌ است‌. در اين‌ گام‌ بايد مردم‌ آنچه‌ را به‌ آنها گفته‌ شده‌ است،‌ ولي‌ نپذيرفته‌اند، در عمل‌ مشاهده‌ كنند، بن‌بست‌ها را ببينند و به‌ تجربه‌ دريابند كه‌ هيچ‌ راهي‌ براي‌ تحقّق‌ عدالت‌، جز راه‌ امامت‌ وجود ندارد. به‌ بيان‌ ديگر اگر بشر راه‌ خود را از راه‌ امامت‌ جدا ساخت‌ و به‌ هشدارها و اندرزهاي‌ امامان‌ گوش‌ نداد، به‌ خود واگذار مي‌شود تا آنچه‌ را درست‌ مي‌پندارد، عمل‌ كند و بپذيرد و در اين‌ راه‌ دريابد كه‌ هيچ‌كدام‌ كليد عدالت‌ نيست‌. اگر بشر به‌ تجربه‌ درنيابد كه‌ هيچ‌ راهي‌ به‌ عدالت‌ ختم‌ نمي‌شود و هيچ‌ حاكمي‌ توان‌ اجراي‌ عدالت‌ را ندارد، مدّعياني‌ پيدا خواهند شد كه‌ بگويند راه‌ و روش‌ و هدف‌ ما هم‌ همين‌ است‌ و بدين‌ سان‌ مردم‌ را گمراه‌ سازند؛ امّا اگر هركس‌ و هر صاحب‌ عقيده‌اي‌ و هر گروهي‌ آنچه‌ را دارد بيان‌ كند و به‌ اجرا درآورد و عملاً ثابت‌ شود كه‌ توان‌ اجراي‌ عدالت‌ را ندارد، آنگاه‌ وقتي‌ دولت‌ امامت‌ شكل‌ مي‌گيرد، هيچ‌كس‌ نمي‌گويد: اگر ما هم‌ مي‌بوديم‌ چنين‌ مي‌كرديم‌ و چنين‌ ادّعايي‌ از هيچ‌كس‌ پذيرفته‌ نمي‌شود و خريداري‌ نخواهد داشت‌.

براي‌ عيني‌ شدن‌ بحث‌ مي‌توان‌ نگاهي‌ به‌ انواع‌ حكومت‌هاي‌ بشري‌ و انواع‌ ايده‌هاي‌ بشري‌ انداخت‌. روزگاري‌ دورة‌ حكومت‌هاي‌ سلطنتي‌ مطلقه‌ بود. سپس‌ حكومت‌هاي‌ سلطنتي‌ مشروطه‌ مطرح‌ شد. بعد از آن‌ جمهوريّت‌ و دمكراسي‌ مطرح‌ شد. گاهي‌ حكومت‌هاي‌ ديني‌ نيز تجربه‌ شده‌اند؛ مثل‌ حاكميت‌ مسيحيّت‌ و كليسا در قرون‌ وسطا‌ و افراطيون‌ يهودي‌ (صهيونيست‌ها) در اسرائيل‌. همچنين‌ انواع‌ ايده‌ها و نظريّه‌هاي‌ بشري‌ ارائه‌ شده‌اند مثل‌ ليبراليسم‌ و كمونيسم‌. البتّه‌ بررسي‌ دقيق‌ اين‌ بحث‌ با زاوية‌ نگاه‌ مطرح‌ شده‌، خود تحقيق‌ مستقلّي‌ را مي‌طلبد؛ ولي‌ نكتة مهم‌ اين است‌ كه‌ هيچ‌كدام‌ از نظام‌ها و ايده‌هاي‌ بشري‌ توان‌ ادارة‌ عادلانه‌ جوامع‌ بشري‌ و پاسخ‌ قانع‌ كننده‌ به‌ پرسش‌هاي‌ بشر را ندارند.

اين‌ واقعيت‌ تلخ‌، پيش‌ از اين‌ در كلمات‌ معصومان‌(ع) اعلام‌ شده‌ بود؛ امّا بشر به‌ اين‌ هشدارها و اندرزها اهمّيتي‌ نداد و با خيره‌سري‌، راه‌ پر مخاطرة‌ آزمون‌ و خطا را انتخاب‌ كرد و هزينه‌هاي‌ سنگين‌ بسياري‌ را پرداخت‌ و هنوز هم‌ مي‌پردازد و خواهد پرداخت‌. همة‌ ايده‌ها حاكميت‌ يافتند و در عمل‌ به‌ بشر ثابت‌ شد كه‌ هيچ‌كدام‌ توان‌ اجراي‌ عدالت‌ را ندارند. در نهايت‌ پس‌ از شكست‌ همة‌ ايده‌هاي‌ ممكن‌، بشر با سرخوردگي‌ و سرافكندگي‌ درخواهد يافت‌ كه‌ سعادت‌ دنيا و آخرت‌ او، در انديشه‌هاي‌ آسماني‌ و نظام‌ الهي‌ است‌. اين‌ مفهوم‌ همان‌ سخن‌ امام‌ باقر(ع) و امام‌ صادق‌(ع‌) است‌ كه‌ فرمودند: بايد در عمل‌ ثابت‌ شود كه‌ هيچ‌كس‌ توان‌ اجراي‌ عدالت‌ را ندارد تا پس‌ از آن‌ عدالت‌گستر واقعي‌ ظهور كند و زمين‌ را پر از عدل‌ و داد نمايد، پس‌ از آنكه‌ از ظلم‌ و ستم‌ پر شده‌ است‌.
و البتّه‌ اين‌ تأسّف‌ و درد جانكاه‌ بر سينة‌ بشر خواهد ماند كه‌ مي‌شد اين‌ آزمون‌ و خطا انجام‌ نشود و بسيار زودتر از اين‌ بشر به‌ عدالت‌ دست‌ يابد. چه‌ مي‌شود كرد كه‌ خود كرده‌ را تدبير نيست. 16

شايان‌ ذكر است‌ كه‌ سخن‌ بالا هرگز به‌ معناي‌ كنار گذاشتن‌ هرگونه‌ تلاش‌ و كوشش‌ براي‌ برقراري‌ عدالت‌ در عصر غيبت‌ نيست‌؛ كه‌ اين‌ خود انديشه‌اي‌ انحرافي‌ و در تعارض‌ با خواستة‌ ائمة‌ اهل‌ بيت‌(ع‌) است؛ بلكه‌ به‌ اين‌ معناست‌ كه‌ هيچ‌ دولتي‌، اگر چه‌ دولتي‌ ديني‌، نمي‌تواند و نبايد ادّعا كند كه‌ توان‌ برقراري‌ عدالت‌ كامل‌ را به‌ طور مستقل‌ و منهاي‌ حاكميت‌ امام‌ عصر(ع‌) دارد. بنابراين ‌چنان‌كه‌ از سيرة‌ قولي‌ و عملي‌ امام‌ راحل‌(ره‌) نيز برمي‌آيد، مسلمانان‌ بايد در عصر غيبت‌ هم‌ خود عدالت‌گستري‌ پيشه‌ كنند و هم‌ اميدوار به‌ تحقّق‌ كامل‌ عدالت‌ به‌ دست‌ تواناي‌ امام‌ مهدي‌(ع‌) باشند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







Anti-Satanism
سرباز امام زمان
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
شهر بی اذان
عناصر كليدی حكومت جهانی
تروریست ها در کجا و چگونه آموزش می بینند؟ + عکس راهکار جدید آلمانی ها در مبارزه با حجاب آیا این انگشتر حضرت علی (ع) بوده است؟ عرضه بطري‌هاي الكل طعم‌دار در تهران! پرسش و پاسخ‌هایی از آیت‌الله بهجت آمریکا چگونه با چند عکس کار فرهنگی می کند + تصاویر آشنایی با جاسوسان پنهان عرصه دیجیتال + عکس سیمای حضرت فاطمه (س) در روز قیامت فاطمه، فاطمه است هم‌جنسگرایان در راه خاخام شدن بانوی بی‌نشان عامل تمام مشکلات مسلمانان معاویه و ابوسفیان هستند خاندان روتـچـيـلـد اعجاز عددی امامان علي(ع) در نگاه اهل سنّت حضرت فاطمه(س)؛ فاطمیّه، غفلت‌ها و حسّاسیت‌ها پوشش زن در آیین زرتشت ، یهود و مسیحیت دانلود كتاب های مرتبط با فراماسونری آخرالزمان و نشانه‌های ظهور نقش هالیوود در گرایش نوجوانان اروپایی به مصرف مشروبات الکلی ازدواج همجنس‌گرایان در واشنگتن هم آزاد شد ازدواج همجنس‌گرایان در کالیفرنیا نیز آزاد شد قبر حضرت زینب (س) کجاست؟ نظر رهبری درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) مادّي شدن اجنّه و شياطين در عهد سليمان نبي(ع) در امارت جنیان چه می‌گذرد؟ عقايد جنّيان مرتاض‌ها از جن و شیاطین کمک می‌گیرند افزايش روند گرم شدن کره زمين گزارشی عجیب از روستایی که ناپدید شد ترفند کامرون برای قانونی کردن هم‌جنس‌بازی مرتبة آل محمّد(ص) نتانیاهو: با سریال‌های سکسی به ایران حمله کنید برنامه رسانه‌های غربی عليه نظام اسلامی خواستگاران حضرت فاطمه انسانیّت، مدیون خون حسین علیه السلام اسلام و ایران نکته ی مهم احياي دين در عصر ظهور آخرين دولت زنان یاری دهنده امام زمان(عج) محبوبیت اجتماعى حضرت مهدی (عج) آنگه که مهدی (عج) بیاید از آرماگدون تا قرقيسيا سازمان وکالت در عصر امام یازدهم
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Anti-Satanism و آدرس anti-s.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد،خوشحال میشوم با شما دوست عزیز تبادل لینک داشته باشم.به امید دیدار





نويسندگان